کتاب هنر زنده ماندن | شوپنهاور (7.5 درس درباره مغز)

دو کتاب کوتاه رو این روزا داشتم میخوندم تو دو مبحث مختلف ولی به طرز عجیبی مرتبط به هم.

• هنر زنده ماند | شوپنهاور
• 7.5 درس راجب مغز | لیزا فلدمن بارت

در نگاه اول نباید ارتباطی بینشون نباشه و شایدم واقعا نیست و این مغز منه که داره بهم مربوطشون میکنه.

مطالب ادامه رو از این کتاب ها و از اپیزود دوم از پادکست inner cosmos دیوید ایگلمن میگم. راجب دیوید ایگلمن در دو پست جداگانه گفتم. (+)

شوپنهاور و لیزا فلدمن بارت

اولی فکر نکنم نیازی به معرفی داشته باشه. فیلسوف قرن 18 آلمانی، جبرگرا و دارانده یک نگاه تاریک به زندگی. از شوپنهاور چیزی نخوندم جز همین کتاب اخیر پس بیشتر از این نمیگم چون نمیدونم.

لیزا فلدمن بارت نوروساینتست و نویسنده کتاب معروف “هیجانات چگونه ساخته میشوند؟”. در آینده شاید راجع به اون کتابم بنویسم. اون کتاب رو دکتر آذرخش مکری قبلا راجبش یک لایو داشت فکر کنم دیدنش خالی از لطف نیست.(+)

درک زمان و خاطرات

هر چه بیشتر عمر میکنیم رویدادهای کمتری در نظرمان مهم جلوه میکنند، یا آنقدر ها اهمیت ندارند که پشت سر هم آن ها را بسنجیم و واکاویشان کنیم

شوپنهاور | هنر زنده ماندن

زندگی به کمدی میماند که آدم ها شروعش کرده اند، سپس آدمک ها(ماشین ها)، در لباس آنان، همان نمایش را به پایان میرسانند

شوپنهاور | هنر زنده ماندن

شاید تجربه کرده باشید که در مواقع خطر ، تصادف ، سقوط آزاد در شهر بازی ها و … زمان کندتر میگذرد. در آزمایشی قرار بر این شد که دلیل اینکار رو پیدا کنند. زمان که قطعا (شایدم نه) ثابته پس چه چیزی باعث این درک متفاوت تر میشه؟

وقتی افراد رو از یک ارتفاع به پایین انداختند و به انها گفتند که زمان چقدر به نطرشان گذشته و سقوط طول کشیده در مقایسه با میزان محاسبه شان به عنوان ناطر بیرونی اختلاف فاحشی دیده میشد.

فرضیه اول این بود که شاید سرعت مغز در لحظات سقوط سریعتر عمل میکند. برای آزمایش این فرضیه از یه شیوه جالبی استفاده کردند. به دو تصویر پایین نگاه کنید.

وقتی که این دو تصویر با سرعت کمی روی یه نمایشگر عوض بشن مغز ما میتونه عدد داخلش رو تشخیص بده ولی وقتی سرعت از یه حد بیشتر بره دیگه نمیتونیم تشخیص بدیم. این سرعت در افراد مختلف اندازه گیری شد و به آنها یک ساعت با نمایشگر دادند که درست با سرعتی داشت این تصویر ها رو عوض میکرد که افراد نمیتونستند اون رو تشخیص بدند ولی اگر سرعت مغزشان کمی بیشتر میبود عدد نمایان میشد.

وظیفه ازمایش شونده ها این بود در حین سقوط به این نمایشگر نگاه کنند و تشخیص دهند عدد چیست. اگر فرضیه درست میبود در اثر افزایش سرعت مغز آزمایش شونده ها میتوانستند عدد رو تشخیص بدن. ولی نتیجه؟ نتونستن

پس اینکه مغز در مواقع سقوط سرعتش افزایش پیدا میکنه و این افزایش سرعت باعث طولانی به نظر رسیدن زمان میشه رد شد.پس دلیل این واقعه چیه؟

دلیلی که نوروساینتست ها میگن اینه که در مواقع خطر مغز ما خاطرات و جزییات بیشتری از واقعه رو ثبت میکنه و در واقع درک ما از مدت زمان گذشته طبق اینه که ما چقدر از اون واقعه خاطره ثبت کردیم.

کار اصلی مغز فکر کردن نیست!

برسیم به کتاب دکتر فلدمن:

مهمترین کار مغز شما کنترل کردن بدن شما_مدیریت آلوستاز_ از طریق پیش بینی کردن نیاز های انرژی قبل از بروز آنهاست

فلدمن | 7.5 درس درباره مغز

در رابطه با بودجه بندی انرژی بدن، پیشبینی از اقدام واکنشی موثرتر است.

فلدمن | 7.5 درس درباره مغز

با توجه به سخنان کتاب میشه نتیجه گرفت مغز در تلاشه که بتونه مدلی از جهان بسازه که در اون اتفاقات قبل از رقم خوردن پیش بینی بشن. قبلا در کتاب ناشناخته از ایگلمن گفتم که ایگلمن باور داره آگاهی به این دلیل وجود داره که مغز شما در مواقعی که طبق پیشبینی اتفاقات جلو نمیرن بتونه اوضاع رو در بیاره.

از این حرف ها میخوام به این برسم که مغز رفته رفته با افزایش سن مدل دقیقتری میسازه و بخش خود آگاه کمتر پا پیش میزاره. این همون دلیله که وقتی کاری رو زیاد انجام میدیم دیگه مثل قبل به جزییاتش فکر نمیکنیم.

مثلا در مورد راه رفتن ما روی جزییات قدم برداشتن دخالتی نداریم مغز طبق مذلی که ساخته میتونه خودکار اون رو پیش ببره.

برگردیم به قضیه خاطره. وقتی مدل ساخته شده توسط مغز بهتر میشه طی افزایش عمر خاطرات کمتری ثبت میشن چون عملا اتفاقات خارج از پیش بینی زیادی انجام نمیشه. در نتیجه افراد شاید احساس کنن با افزایش سن ، روز ها دارن سریعتر رد میشن.

حالا بر گردیم به حرفای شوپنهاور:

زندگی به کمدی میماند که آدم ها شروعش کرده اند، سپس آدمک ها(ماشین ها)، در لباس آنان، همان نمایش را به پایان میرسانند

نتیجه

ما در طی زمان بخاطر این قضیه پیشبینی و ثبت خاطرات کمتر ماشینی تر زندگی میکنیم. چون مغز دیگه پیشبینی های نسبتا دقیق تری داره و اطلاعات بیشتری ثبت نمیکنه.
این باعث اینم میشه که زندگی در دو دهه اخر نسبت به دو دهه اول احساس سریعتری به آدما میده.
پس سعی کنید بیشتر دقت و تعجب کنید که تضمینی ترین راه افزایش طول عمره فعلا :))