دست آویز هایم در پزشکی (آپدیت 1)

بعضی وقت ها به خودم می آیم و اندکی عقبتر میروم و جلوم یه کوه بزرگ میبینم به نام پزشکی.

این قضیه هر چند وقت یکبار رخ میده میده که به کوچکی خودم در مقابل بزرگی ندانسته هام پی میبرم و با ترس خودم از تلاش های نکرده اینده روبرو میشم و این قضیه برام سخته.

من دانشجوی درس خوانی محسوب نمیشم میخوام محسوب بشم ولی پیدا نمیکنم اون دست اویز هارو که باهاش خودمو به تنه پزشکی وصل کنم. دنبالشم… . خرده دست آویز هایی هم پیدا کردم که نمیزاره این ارتباط هر چند ضعیف از هم باز بشه ولی اون اشتیاق و لذت دیدن یک تصویر بزرگتر یک تصویر بهم متصل از پزشکی رو هنوز نتونستم پیدا کنم. این پست برای همون خرده دست آویز هاست.

سعیم بر اینه همین خرده دست اویز هارو کم کم بال و پر بدم تا شاید این نوشته و نظمی که قراره ازش بدست بیارم کمکم کنه.

سعی میکنم عجله نکنم حداقل در بیشتر اوقات سعی میکنم صبور باشم تا این ارتباط بتونه رشد کنه. از اونطرف گذر زمان رو احساس میکنم و این یه ترسی درونم ایجاد میکنه. ولی امیدوارم امیدوارم که این دوستی که بین من و پزشکی به اندازه کافی شکل نگرفته بهبود داشته باشه.

فیزیولوژی

مکانیزم ها

فیزیولوژی احتمالا تنها ارتباط مشتاقانه ام با پزشکی باشه فعلا. درسی که سعی میکنم بیشتر بخونم گرچه این هم در حدی نیست که بشه قابل قبول خوندش ولی حداقل از خوندنش لذت میبرم یا سعی میکنم ببرم. به دنبال اشتیاق همه روزه و اشک شوق ریختن بعد خوندن فیزیولوژی نیستم و واقعی هم بنطرم نمیاد ولی سعی میکنم حیرت و کنجکاویمو افزایش بدم و حفط کنم چون هر چی باشه این مکانیزم های بدن هستن که قراره پزشکی رو برام معنی دار کنن.

رفرنس زبان اصلی

چون دوسش دارم و لازم نیست زیاد خودمو مجاب به خوندنش کنم سعی میکنم بیشتر انگلیسی بخونمش. نمیگم موفق بودم ولی قطعا بازنده هم نبودم. زبان من قوی نیست شاید بشه گفت متوسط به پایینه ولی گایتون زبان خیلی ساده ای داره گرچه همونم در ابتدای هر مبحث بشدت محتاج دیکشنریم. ولی همین کار برام لذت بخشه.

آناتومی

نقاشی

من واقعا عاشق نقاشیم و از انطرف زیاد علاقه ای به اناتومی ندارم. واقعیتش نمیفهممش؛ اهمیتش رو حداقل به اون شیوه ای که تدریس میشه. از اون بخش های بالینی تری که از روش میپرن و تدریس نمیشه.

ولی نقاشی برام این قضیه رو قابل تحمل تر کرده همیشه موقع مطالعه اناتومی کاغذا و مدادای طراحیم امادن و اناتومی رو برام قابل تحمل تر میکنن. دیوار اتاقم پر از نقاشیاییه که موقع اناتومی خوندن کشیدمش

پ.ن:نوشته قراره اپدیت بشه تا وقتی که دست آویزهام به حد کافی برسن

پ.ن: تصویر پست هم باز خودم ساختم ولی طرح اولیه ادمش از یه وکتور دیگه الگوشو گرفتم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *